سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند متعال می فرماید : « ... همچنان بنده ام با کارهای مستحب به من نزدیک می شود، تا آنجا که دوستشمی دارم . در نتیجه، گوش شنوایش، چشم بینایش، زبان گویایشو قلب دریابنده اش می شوم . اگر مرا بخواند، پاسخش دهم و اگراز من درخواست کند، به او ببخشم» . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
جهان سبز
درباره



جهان سبز

وضعیت من در یاهـو
سید وحید میررکنی
به کار کشاورزی علاقه زیادی دارم وچندین سال است که در کنار تحصیل(مهندسی کشاورزی) به کار کشاورزی(پسته کاری)مشغول میباشم
آرشیو یادداشت‌ها

 

پسیل معمولی پسته Agonoscena  Pistaciae         

پسیل معمولی پسته مهمترین آفت پسته است که باغداران به آن شیره خشک می گویند . زیرا عسلک دفع شده ازانتهای بدن پوره های این آفت درمقابل هوا خشک شده ، تبدیل به دانه های مدور شکر مانندی می شود که روی برگها و زیر درخت می ریزد . زمستان را بصورت حشره کامل می گذراند و اوایل اردیبهشت ماه معمولأ تخمریزی می کند و نوزادهای آن از شیره نباتی تغذیه می نماید تا تبدیل به حشره بالغ گردند .

    پسیل پسته حشره کوچکی است که اندازه آن ما بین 5/1 تا 8/1 میلیمتر می باشد ، رنگ عمومی بدن در حشرات بالغ زرد روشن و روی سینه ، لکه های کشیده ای به همین رنگ و کمی تیره تر وجود دارد . معمولأ  شکم به رنگ بدن است و اغلب دارای لکه های قهوه ای رنگ کشیده ای می باشد  که دور مفاصل شکم به شکل  دوایری دیده می شود .  رگهای بال زرد و دارای لکه های قهوه ای رنگی است . و فواصل آنها نسبتأ منظم است .

خسارت پسیل معمولی پسته

دراثرمکیدن شیره گیاهی توسط پسیل معمولی پسته وزن مغز آن کاهش ، درصد پوکی افزایش و میزان خندانی هم کاهش میابد . گیاه آفت زده ضعیف شده و گاهی لکه های قهوه ای سوخته روی برگها دیده می

شود . ازدیگرخسارتهای این آفت ریزش برگها  و جوانه های میوه دهنده سال بعد وهمچنین بسته شدن روزنه های هوایی دراثر ترشح عسلک می باشد .

روشهای مبارزه با شیره خشک

راه طبیعی کنترل جمعیت این آفت ، شکارگران آن از جمله بالتوری ، کفشدوزک و چندین گونه زنبورهای کوچک هستند که در باغاتی که سمپاشی کمتری شده اند خود به خود این آفت را در جمعیت پایین نگه می دارند . از روشهای مصنوعی وغیر شیمیایی مبارزه با آفت پسیل ، استفاده از تله های زرد رنگ و چسبنده است که قادر است تعدادی از حشرات را به خود جلب کند و بیشتر درباغات محصور و کوچک که تراکم درختان در آنها پایین است قابل توصیه می باشد . وجود باد و گرد و غبار کارآیی این تله را کم می کند . در شرایطی که با جمعیت های زیاد حشره مواجه شدیم می توان از یکی از سموم زیر برعلیه آن استفاده کرد :

 

·       آمیتراز ( میتا ک) به نسبت 1 تا 1.5 در هزار

 

·       کنسالت به نسبت 0.5 در هزار

 

·       کنفیدوز به نسبت 0.4 در هزار

 

·       دارتون به نسبت 2.5 در هزار 

 

جهت استفاده ازسموم شیمیایی و تعیین زمان سمپاشی ، هنگامیکه روی 50% از برگهای درختان باغ بطور متوسط 15-10 پوره آفت وجود داشته با شد ، توصیه می شود .

 زنجره پسته                                  Idiocerus  Stali  «Fieb»

در مناطق پسته خیز به این آفت شیره تر گفته میشود. زنجره پسته درسال فقط یک نسل دارد و زمستان را بصورت حشره کامل در زیر پوست و شکاف تنه درختان پسته و یا سایر درختان مانند بادام ، زردآلو و در شکاف دیوارهای قدیمی نزدیک باغات پسته می گذراند . در شرایط آب و هوایی گرمتر در اواسط اسفند ماه و در شرایط آب و هوایی سردتر در اوایل فروردین ماه شروع به فعا لیت می کند .

خسارت آفت

از محل نیش زدگی حشرات به پاریکارپ میوه های جوان ، شیره نباتی خارج شده و توأمأ فضولات و  ترشحات پوره ها روی برگها و خوشه ها میریزد . این ترشحات علاوه بر آنکه باعث سوختگی برگها و خوشه ها می شوند ، محیط منا سبی را نیز برای نشو و نمای قارچهای ساپروفیت ایجاد می کنند واغلب درختهای آلوده ، مبتلا به بیماری دوده یا فوماژین می شوند . نتیجه اینکه به تدریج میوه ها خشک و چروکیده میگردند . گاهی هم خسارت به ا ندازه ای است که هیچ میوه سالمی روی درخت باقی نمی ماند .

 یکی از آسان ترین راههای تشخیص زنجره پسته در باغ آن است که آرام یک دست را زیر خوشه های جوان برده و با دست دیگر ضربه سریع  و آرامی از بالا به خوشه زده شود ، اگر حشرات ریزی که سریع پرواز می کند در دست مشاهده گردید به احتمال زیاد درخت به زنجره آلوده شده است .

مبارزه

مبارزه شیمیایی را باید از زمان ظهور جوانه ها قبل از تخم ریزی آفت شروع کرده و به محض آغاز گل دادن درختان خاتمه داد . درصورتی که مبارزه علیه حشرات قبل از گل دهی صورت نگیرد ، باید صبر نمود تا پوره ها ظاهر شوند و سپس اقدام به مبارزه شیمیایی نمود .

    برای مبارزه می توان از سموم فسفره و یا دیمتوآت ها استفاده نمود . ( سم آندوسولفان به نسبت 2 در هزار ) .

 

 

پروانه چوبخوار پسته   Kermanix  Pistaciella                   این آفت در حال حاضر یکی از مهم ترین آفات در مناطق پسته کاری کشور میباشد . محدوده گسترش این آفت زیاد بوده و در پسته کا ری های استان کرمان ، فارس ، دامغان ، یزد ، قزوین ، خراسان ، سیستان و بلوچستان و دیگر نقاط کشور مشاهده شده است .

شکل شناسی

حشره کامل این آفت پروانه ایست کوچک که عرض آن با بالهای باز حدود 13-11 میلیمتر است . رنگ عمومی بدن و بالها تیره براق و پوشیده از فلس است . در روی بالهای جلویی دو لکه زرد رنگ یکی بزرگتر و در وسط و دیگری کوچک و در انتهای قدا می بال دیده می شود .

دوره زندگی و نحوه خسارت

این آفت زمستان را به شکل لارو کامل درداخل سرشاخه های پسته می گذراند . دراواخر زمستان لاروهای مذکوراز سر شاخه های پسته خارج شده ، در روی شاخه ها و نزدیک جوانه ها و یا روی تنه و حتی روی کلوخه های سطح باغ به تنیدن پیله ای به شکل قایق وارونه به  دور خود پرداخته و به شفیره  تبدیل می شوند .

نحوه خسارت پروانه چوبخوار پسته

دوره شفیرگی حدود 30- 25 روز است . پروانه های آفت ، پس از طی این دوره از درون پیله ها خارج شده و با یکدیگر جفت گیری می کنند . سپس پروانه های ماده روی سر شاخه های جوان ، محور خوشه ها ، دم میوه ها و حتی دم برگها تخم ریزی می کنند . پس از طی دوره انکوباسیون تخمها تفریخ شده و لاروهای سن اول از محل چسبیدن تخم وارد گیاه می شوند و خود را به قسمت مرکز خوشه یا سر شاخه می رسانند از این محل تغذیه کرده ، فضولات قهوه ای و سیاه رنگی در محل تغذیه به جا می گذارند . لاروهای درون محور خوشه ها درآغاز فصل باعث ریزش خوشه ها می شوند . ولی چنانچه خوشه رشد کرده باشد ، فقط تعدادی از میوه های انتها یی خوشه ها در حدود اواسط خراد ماه خشک و سیاه شده ، می ریزند .

لاروهای مستقر در مغز سر شاخه ها باعث ضعف سر شاخه ها ، و در نتیجه ضعف جوانه های میوه وبرگ دهنده سال بعد می گردند . این حشره در سال یک نسل دارد و با توجه به اینکه اکثر طول عمر خود را درمغز محور خوشه ها و سر شاخه ها می گذراند مبارزه با آن مشکل بوده و مدّ ت زمان مبارزه با آفت کوتاه است ، لذا توصیه می گردد به زمان مبارزه توجه کا فی گردد . امروزه حداکثر ظهور و پرواز پروانه های آفت با استفاده از تله های فرمونی تغیین می گردد و بدین ترتیب زمان مبارزه با آفت بطور دقیقتری مشخص و به اطلاع کشاورزان رسانده می شود . لذا تو صیه می گردد که با کارشناسان مربوط جهت اطلاع از زمان مناسب مبارزه مشورت شود . در صورت ضرورت می توان از حشره کش لاروین ( تیودیکارب ) به نسبت1.5 کیلو گرم در هزار لیتر آب یک هفته پس از حد اکثر پروانه ها استفاده نمود . این زمان تقریبأ مصادف با زمانی است که گلهای ماده تلقیح شده و دانه ها به اندازه ارزن شده اند . این آفت نیزمانند بسیاری از آفات پسته ، دارای دشمنان طبیعی و زنبورهای پارازیتو یید فراوانی است که هر ساله در پایین آوردن جمعیت آفت نقش مهمی دارند .

 پروانه میوه خوار پسته  Recurvaria  Pistaciicola  Danilevsky

این آفت زمستان را بصورت لارو کامل در زیر پوسته های تنه درختان مسن پسته به سر می برد و در

اواخر اسفند ماه تبدیل به شفیره و سپس پروانه  میگردد .

خسارت

    ظهور حشرات کامل در اواسط فروردین ماه و همزمان با تورم جوانه ها بوده که پس ازجفت گیری بر روی گلها و میوه های تازه تشکیل شده تخمریزی می نمایند . تخمها حدودأ دوهفته بعد باز شده و لاروهای سن اول کوچک و شیری رنگی به داخل میوه های تازه تشکیل شده نفوذ نموده و از جنین میوه تغذیه می نمایند . میوه های آلوده در این مرحله تا قبل از سخت شدن پوست استخوانی در اثر تغذیه لا روها سیاه شده ، خشکیده و در نهایت می ریزند .

    لاروها پس از خوردن محتویات میوه آن را سوراخ نموده و خارج می شوند و سپس وارد میوه بعدی می گردند ، که در این مرحله هر لارو قادر است تا8 میوه را از بین ببرد . لاروها پس از چند بار پوست عوض کردن و کامل شدن زیر پوستهای شاخه ها و تنه درختان تبدیل به شفیره و سپس حشره کامل می شوند . نسل دوم آفت معمولأ از20 تیر الی 20 مرداد ماه شروع می شود و پروانه بر روی دانه های پسته که درشت هستند تخمریزی می کند. پس از باز شدن تخم ، لاروها زیر پوسته سبز دانه پسته می روند . و از سطح داخلی پوست سبز تغذیه می نمایند و یا از محل شکاف خوردن پوست استخوانی ( محل خندان شدن پسته ) وارد میوه ها شده و از مغز میوه ها تغذیه می نمایند که با بر جا ماندن فضولات لاروی بر روی پوست استخوانی باعث ایجاد لکه های تیره رنگ برروی آن می شود .

مبارزه

    زمان مبارزه علیه پروانه میوه خوار پسته در باغهایی که سابقه آلودگی دارند هنگامی است که تقریبأ 3/2 گلها به میوه تبدیل شده است . جهت مبارزه با این آفت می توان از روش های مبارزه شیمیایی نیز استفاده نمود که در جهت استفاده باید در مورد تعیین و میزان سموم لازم با کارشناس حفظ نباتات مشورت

انجام شود .

پروانه برگ خوار پسته ( رائوی پسته ) Ocneria  terebinthina  Stgr     

    پروانه برگ خوار پسته یا پروانه برگ خوار سفید که بنام رائو نیزگفته می شود یکی ازآفات مهم باغهای پسته در ایران محسوب می شود . این آفت زمستان را بصورت شفیره و در پناهگاههای مختلف به سر می برد . زمان فعالیت پروانه برگ خوار پسته دراستان کرمان از اوایل اردیبهشت به بعد است . اگر در منطقه ای این آفت سابقه حضور دارد از اوایل اردیبهشت می توان در پشت برگها تخمهای پروانه را در دسته های 50 تایی و بیشتر که به سطح پشتی آن چسبانیده شده اند مشاهده کرد .

خسارت

شیوه خسارت این آفت به نحوی است که لاروهای پروانه پس از خروج از تخم ، بلافاصله از پارانشیم

برگ واپیدرم فوقانی تغذیه نموده و لاروهای سنین بعد قسمت اعظم پهنک برگها را میخورند و فقط رگبرگ های اصلی راباقی میگذارند .

 

زمان وشیوه های مبارزه با پروانه برگخوار پسته

پروانه برگخوار پسته ( رائو) از آفت هایی است که به خوبی می توان جمعیت آن را مورد کنترل قرار داد . اگر چه تعدادی از لاروهای آفت را عنکبوتها و پرندگان کوچک بدلیل بزرگی لارو می خورند اما چنانچه باغ در معرض خطر جدی توسط این آفت قرار گرفت می توان از سموم زیر برای دفع آنها استفاده کرد و اگر تعداد برگهای خورده شده زیاد نیست نیازی به سمپاشی نیست زیرا سمپاشی برعلیه آفات دیگر درهر زمان ممکن ، این آفت را نیز در باغ از بین خواهد برد .

سموم قابل مصرف بر علیه پروانه برگخوار پسته:

·       زولون ( فوزالون) به نسبت 2 تا2.5 در هزار

·       دیازینون به نسبت 2 تا 2.5 در هزار     

پروانه پوست خوار پسته (کراش)                   Arimania   (Salebri) komaroffi

پروانه  پوست خوار یا کرم پوست خوار پسته را در اصطلاح محلی «کراش» می نامند . میزبان این آفت اختصاصأ پسته است . زمستان گذرانی آن بصورت شفیره در روی پوسته های خشکیده و برگ درختان پسته  و در لایه کلوخه های زیر درختان می باشد .

خسارت

لارو این آفت در نسل اول از دانه های ریز پسته در ماه های اردیبهشت و خرداد تغذیه می کند و خسارتی شبیه به خسارت پروانه میوه خوار پسته ایجاد می نماید . لارو نسل بعدی از پوست سبز روئی میوه تغذیه می کنند و در نتیجه دانه بدون پوست و بدون مغز باقی مانده ، خشک شده و می ریزد . درنسل آخر که مصادف با رسیدن میوه ها می باشد ، لاروهای آفت از پوست نرم پسته تغذیه می کنند و موجب بجای گذاشتن لکه های تیره در روی پوست استخوانی دانه پسته شده که از بازار پسندی و مرغوبیت پسته کاسته می شود .

مبارزه

در صورت شیوع این آفت در یک منطقه باید در اوایـل فصل یعنی در اردیـبهـشت تا خرداد با لاروهای کوچک آن مبارزه کرد زیرا اگر لاروها تنیدن تار راآغاز کنند ازاثر سم بر روی آنها کاسته میشود . از یکی از سموم زیر به نسبتهای ذکر شده می توان برای کنترل این آفت استفاده کرد :

·       زولون به نسبت 1.5 در هزار

·       مالاتیون به نسبت 2 در هزار

شپشکهای مهم درختان پسته

شپشکها بطور کلی نوعی از حشرات هستند که اغلب جنس ماده درآنها قابلیت پرواز نداشته و روی قسمت ها یی از درخت ساکن و چسبیده هستند . گر در منطقه ای این آفت گسترش دارد و بر روی بیشتر درختان باغ بصورت متراکم دیده میشود . برعلیه آن سمپا شی انجام داد . شپشکهای مهم پسته از دو گونه هستند که تفاوتهایی با یکدیگر دارند .

 

شپشک سر شاخه و میوه پسته ( شپشک واوی پسته)

Lepidosaphes  Pistacia  Archangelskaia                         

در اواخر اردیبهشت و اوایل فروردین ( در شرایط رفسنجان ) به روی سر شاخه های تازه و دانه های پسته چسبـیده و باید با نظر کارشناس آفت زمان دقیق سمپاشی را معلوم کرد زیرا حشره پس از خروج ازتخم ، سپری را بر روی خود ترشح می کند که سمپاشی را بی اثر می کند .

 شپشک تنه درختان پسته ( شپشک کنده ای )

Melanaspis  ino  Pinatus  Leonardi                                 

    این شپشک روی تنه درخت ساکن شده و زیر سپر خود تخم ریزی میکند و سپری گرد بر روی خود ترشح می کند. اگر شدت آ لودگی به شپشک زیاد باشد باید سمپاشی انجام شود .

سموم مورد توصیه برای شپشک های پسته

از یکی از فرمو لهای زیر می توان برای سمپاشی بر علیه  شپشک سرشاخه و میوه و  شپشک تنه استفاده کرد .

·       اتیون 1.5 تا 2 لیتر + روغن ولک 5 تا 10 لیتر در هزار لیتر آب

·       دیازینون 1.5 لیتر + روغن ولک 5 تا 10 لیتر در هزار لیتر آب

    توجه : در باغاتی که شپشک زیاد است باید دو نوبت سمپاشی کرد ، اولین سمپاشی را بایستی با مشورت  کارشناس و با 10 لیتر روغن انجام داد .

خصوصیات حشره شناسی

شپشک واوی پسته : سـپر ماده قهوه ای روشـن و کناره هایش روشن تر از سایر قسمتها است ، طول

سپر ماده از 2.4 الی 3 میلی متر تغییر می کند . سپر پوره سن اول زرد و سپر سن دوم قهوه ای و تیره تر از سپر بالغ می باشد .  پوپاریوم حشره نر باریکتر از سپر ماده و رنگ آن نیز روشن تر است . حشره ماده بیضی شکل با انتهای پهن و تقریبأ گلابی شکل ، به رنگ زرد شکری ، سر و شکم متمایل به نارنجی است . بیشترین عرض بدن در سطح حلقه دوم شکم می باشد . جلد بدن کاملأ غشایی است و سپر سختی  آن  را محافظت می کند .

 سپردار واوی پسته ، زمستان را بصورت ماده بالغ و یا پوره سن دوم و گاهی به صورت تخم در زیر سپر می گذراند . تعداد تخمهایی که حشره ماده زیر سپر خود قرار می دهد 60 تا 70 عدد است . در شرایط آب و هوایی رفسنجان پوره ها از اوایل اردیبهشت ماه و در نواحی سرد مانند قزوین از اوایل خرداد ماه ظاهر می شوند . در هر حال خروج پوره ها تدریجی می باشد و پوره ها پس از خروج از تخم حدود 12 ساعت بعد در محل مناسبی مستقر می گردند و بیشتر روی میوه ها دیده می شوند ، این سپردار دو نسل در سال دارد.

دشمنان طبیعی : سپردار واوی پسته دارای یک نوع زنبور پارازیت از خانواده Chalcididae  می باشد.

شپشک تنه ای درختان پسته : شپشک تنه ای پسته آفت قسمت چوبی درخت است و در کشورهای شرق نزدیک ازجمله اسرائیل ، لبنان ، سوریه ، مصر، ترکیه ، ارمنستان ، یونان ، عراق و ایران بر روی پسته فعالیت دارد . این شپشک زمستان را بصورت ماده بالغ در زیر سپر ضخیم خود میگذراند ، اواخر زمستان و اوایل  بهار در درون شکم خود تخم ریزی کرده و از اواخر فروردین تا اوایل اردیبهشت ماه نوزادهای متحرک از بدن خشک شده حشره مادر خارج می شوند . نوزادها  به رنگ قهوه ای تیره بوده و به طرف شاخه ها و تنه درخت حرکت کرده و در محلی مناسب خرطوم خود را وارد گیاه می کنند و در همان محل ثابت می شوند و پس از 2 تا 3 روز روی بدن خود سپر نازکی ترشح می کنند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سید وحید میررکنی 91/12/26:: 8:49 صبح     |     () نظر

اکسین‏ها

فراوانترین اکسین طبیعی، اسیداندول استیک (IAA ) است. مناطقی از گیاه که فعالیتهای رشد و نمو در آنها شدید است، معمولاً بیشترین مقدار اکسین را تولید می‏کنند. بدین ترتیب مریستمهای مختلف، از جمله مریستم نوک ساقه، نوک ریشه و کامبیوم سرشار از اکسین هستند.

اکسین‏ها، علاوه بر تأثیری که در افزایش طول یاخته دارند، در کنترل ریزش پاییزی برگها و میوه‏ها، جلوگیری از رشد ریشه‏های نابجا، رشد گل و میوه در بسیاری گیاهان دخالت می‏کنند. هنوز محققاً معلوم نیست که اکسین‏ها چگونه می‏توانند این همه اثرات متفاوت را در بافتهای مختلف گیاه انجام دهند. اما به نظر می‏آید که این مواد، حداقل قسمتی از کنترل خود را با تأثیر گذرادن بر نسخه‏برداری RNA از DNA انجام می‏دهند.

اکسین‏ها، در تراکم و شرایط متفاوت، می‏توانند محرک رشد و یا بازدارنده و متوقف کننده آن باشند، مثلاً، رشد ریشه عموماً به وسیله تراکمهایی از اکسین که رشد ساقه را تحریک می‏کند، متوقف می‏شود. این هورمون به مقدار کم برای رشد ریشه لازم است و افزایش جزئی آن از رشد ریشه جلوگیری می‏کند.

چنانکه گفته شد، اکسین سبب نسخه برداری RNA از DNA و در نتیجه افزایش سنتز پروتئین می‏شود. این پروتئینها شناخته نشده‏اند، اما به نظر منطقی می‏رسد که بعضی از این پروتئینها آنزیمهایی باشند که برای ساختار مواد دیواره جدید یاخته جهت ادامه رشد لازم‏اند.

در بسیاری از دولپه‏ایها، رشد جوانه‏های جانبی به وسیله اکسین متوقف می‏شود. اگر مریستم انتهایی ساقه گیاه حسن یوسف برداشته شود، جوانه‏های جانبی شروع به رشد می‏کنند و یک گیاه توپر تولید می‏شود، ولی با افزودن اکسین به گیاه، رشد جوانه‏ها متوقف می‏گردد. همچنین اگر جوانه‏های جانبی سیب‏زمینی (چشمهای غده سیب‏زمینی) با اکسین آغشته شوند، از رویش (سبزشدن) آنها جلوگیری می‏شود ودر نتیجه سیب‏زمینی را می‏توان مدت طولانیتری در انبار نگه داشت. این حالت را چیرگی رأسی یا تسلط انتهایی گویند.

اکسین همچنین در بازدارندگی فعالیت فصلی کامبیوم آوندی و نمو چوب پسین نقش دارد. این هورمون در نمو میوه‏ها نیز دخالت می‏کند.

ژیبرلین‏ها

پژوهشگران ژاپنی هنگام پژوهش بر روی نوعی بیماری قارچی برنج که باعث درازشدن غیرطبیعی گیاه نورسته می‏شود، ژیبرلین‏ها را کشف کردند. این قارچ (به نام ژیبرلافوجی‏کورویی ) ماده‏ای به نام ژیبرلین A ترشح می‏کند که وقتی آن را روی بوته‏های سالم برنج بپاشند، در آنها هم نشانه چنین بیماری مشاهده می‏شود. ژیبرلین A مخلوطی از شش نوع ترکیب شیمیایی کاملاً متمایز است. تا کنون در حدود 70 نوع ژیبرلین متفاوت به طور طبیعی در گیاهان شناخته شده‏اند.

مهمترین اثر ژیبرلین‏ها در افزایش طول ساقه‏هاست. هورمونها، بویژه در ساقه‏های جوان، بر طول میانگرهها می‏افزایند و اثری بر تعداد گرهها ندارند. ژیبرلین‏ها باعث گل‏دادن بعضی از گیاهان می‏شوند. اگر این مواد از خارج بر بسیاری از گیاهان پاشیده شوند، باعث افزایش اندازه برگها می‏گردند.

ژیبرلین‏ها همچنین سبب تمایز یاخته‏ای می‏شوند. در گیاهان چوبی، ژیبرلین‏ها سبب تحریک کامبیوم آوندی جهت تولید آبکش پسین می‏گردند. نمو چوب و آبکش، هر دو در حضور اکسین‏ها و ژیبرلین‏ها صورت می‏گیرد.

به طور کلی تمام جنبه‏های مختلف رشد و نمو در گیاهان از رویش دانه تا تشکیل میوه می‏تواند تحت تأثیر ژیبرلین‏ها قرار گیرند. تمام این اثرها، شاید به استثنای اثر آن در تشکیل گل، را می‏توان نتیجه اثر این ترکیبات تنظیم کننده بر روی رشد طولی یاخته‏ای، تقسیم یاخته‏ای و یا هر دو آنها دانست.

اثر تحریک کنندگی ژیبرلین در رشد ساقه، بویژه در ساقه‏های گیاهان طوقه‏ای ، با افزایش ابعاد یاخته و تعداد آن آشکار می‏شود. به عقیده بسیاری از پژوهشگران، اثر اولیه و اصلی ژیبرلین بر روی رشد طولی یاخته و اثر ثانویه آن بر افزایش تعداد آنهاست.

ژیبرلین و رویش دانه

اگر چه ژیبرلین‏ها به مقادیر مختلف در همه بخشهای گیاه وجود دارند، ولی بیشترین مقدار آنها در دانه‏های نارس دیده شده است.

در دانه‏های گیاهان علفی، یک لایه یاخته تخصص یافته به نام لایه آلورون درون پوشش دانه وجود دارد. این یاخته‏ها سرشار از پروتئین هستند. در مراحل ابتدایی رویش دانه، ژیبرلین به وسیله جنین تولید می‏شود. این هورمون وارد لایه آلورون می‏گردد. یاخته‏های آلورون واکنش نشان داده و آنزیمهایی تولید می‏کنند که سبب هیدرولیز نشاسته و پروتئینهای آندوسپرم و تبدیل آنها به قند و اسیدهای آمینه می‏شود. مواد تولید شده مورد استفاده جنین و سپس نهال قرار می‏گیرند.

تولید آنزیمهای هیدرولیز کننده نتیجه سنتز مولکولهای جدید و ویژه RNA پیک از روی DNA است. بنابراین چنین فرض شده است که ژیبرلین‏ها، حداقل در این نمونه‏ها، اثر محرک دارد و ژنهای خاصی را فعال می‏کند.

با شروع رویش دانه تحت اثر ژیبرلین، متابولیسم اسیدهای نوکلئیک در لپه‏ها نیز تغییراتی حاصل می‏کند و به دنبال آن متابولیسم پروتئینها، چربیها و نوکلئوتیدها نیز دستخوش تغییراتی می‏شوند.

به طور کلی، رویش دانه در نتیجه تغییر واکنشهای متابولیسمی از صورت کاتابولیسمی به آنابولیسمی حاصل می‏شوند و ژیبرلین باعث افزایش فعالیت و یا سنتز گروه ویژه‏ای از آنزیمها (مانند ایزوسیترات لیاز، مالات سنتتاز، سوکروز سنتتاز و غیره) می‏گردد که متابولیسم قطعات 2 کربنی را تغییر داده و موجبات سنتز ترکیبات حد واسط جدیدی را فراهم می‏سازد. ترکیبات مذکور برای رشد گیاهک مورد استفاده قرار می‏گیرند. ژیبرلین‏ها نیز نظیر اکسین‏ها و سیتوکینین‏ها از طریق تأثیر بر روی تراوایی غشای یاخته‏ای وارد عمل شده خاصیت هورمونی خود را از این طریق آشکار می‏کنند.

سیتوکینین‏ها

سیتوکینین‏ها شامل گروهی از ترکیبات محرک رشدند که فرایند تقسیم را در یاخته‏ها تحریک می‏کنند. این هورمونها در تمام مراحل رشد گیاهان، از رویش دانه تا تشکیل گل و میوه، دارای نقشی هستند. این ترکیبات بر روی متابولیسم، از جمله فعالیت آنزیمها و بیوسنتز عوامل رشد، تأثیر می‏گذارند. سیتوکینین‏ها همچنین در ظهور اندامکها و انتقال مواد غذایی در گیاهان مؤثر بوده مقاومت گیاه را نسبت به عواملی مانند پیری، آلودگیهای ویروسی و علف کشها و همچنین دمای پایین افزایش می‏دهند.

سیتوکینین‏ها ابتدا در شیر نارگیل که آندوسپرم مایع است پیدا شدند. سیتوکینین مصنوعی که بیشتر در تحقیقات به کار برده می‏شود، کینتین نام دارد.

ظاهراً یاخته گیاهی تمایز نیافته‏ای مانند یاخته مریستمی از دو راه گسترش می‏یابد: 1) یاخته مریستمی می‏تواند پس از بزرگ‏شدن تقسیم شود و 2) یا می‏تواند بدون تقسیم یاخته‏ای دراز شود. یاخته‏ای که مکرراً تقسیم می‏شود تمایز نیافته باقی می‏ماند، در حالی که یاخته دراز شده تمایز می‏یابد.

اگر به محیط کشت بافت ساقه تنباکو سیتوکینین اضافه شود، یاخته‏های غول‏پیکر به وجود می‏آیند. یعنی سیتوکینین باعث بزرگ شدن یاخته‏ها می‏شود. اگر به این محیط فقط کینتین بیفرایند، این ماده یا بی‏اثر خواهد بود و یا اثر کمی در بزرگ‏شدن یاخته‏ها خواهد داشت. اما مجموع کینتین و اسید اندول استیک (IAA) سبب تسریع تقسیم یاخته‏ای و در نتیجه تولید یاخته‏های بیشمار می‏شود.

پژوهشگران با تغییر تراکم هورمونهای اسیداندول استیک و کینتین در محیط کشت توانسته‏اند اثر آنها را در رشد یاخته‏های تمایز نیافته نشان دهند. هنگامی که تراکم هر دو هورمون یکسان باشد، یاخته تمایز نمی‏یابد و کالوس تشکیل می‏شود. هنگامی که تراکم اسیداندول بافتهای ظریف پارانشیمی که اطراف محل زخم یا قسمت بریده شده ساقه درخت تشکیل می‏شود

استیک بیشتر باشد، بافت تمایز نیافته به ریشه‏های سازمان یافته تبدیل می‏شود ولی اگر تراکم کینین بیش از اکسین باشد، جوانه‏ها ظاهر می‏شوند.

سیتوکینینها در چیرگی رأسی (تسلط انتهایی) دخالت دارند. با وارد کردن این هورمون در محل جوانه‏ها از رشدشان جلوگیری می‏شود. در گیاهان کامل، سیتوکینینها در ریشه ساخته می‏شوند و به وسیله آوند چوبی به سوی بالای گیاه حرکت می‏کنند و به جوانه‏های پایینی می‏رسند. در این حالت تراکم آنها بسیار زیاد است. همچنانکه مریستم رأسی گیاه رشد می‏کند و از جوانه‏های پایینی فاصله می‏گیرد، اثر سیتوکینین بر اکسین چیره می‏شود.

نقش دیگر سیتوکینین‏ها جلوگیری از پیری برگهاست. در بسیاری از گیاهان برگهای پایینی زرد می‏شوند و می‏ریزند در حالی که برگهای بالایی گیاه سبزند. اگر سیتوکینین به برگهای پایینی گیاه افزوده شود، برگها سبز باقی می‏مانند. همچنین اگر برگهایی را که از گیاه ریزش کرده‏اند در محلول غذایی حاوی کینتین قرار دهند، سبز می‏شوند.

اتیلن

اتیلن، از لحاظ آنکه به حالت گاز است، یک هورمون غیرمعمولی است. در اوایل سده نوزدهم، پرورش دهندگان میوه کوشیدند تا رنگ و طعم مرکبات را با قراردادن آنها در اتاقی که با بخاری زغال سنگی گرم می‏شد مرغوبتر کنند. مدتها تصور می‏شد که گرما سبب رسیدن میوه می‏شود. سپس پژوهشهای فراوان نشان داد که در حقیقت فرآورده‏های کروسن مسئول رسیدن میوه‏ها هستند و از بین این فرآورده‏ها، گاز اتیلن گاز بسیار فعال تشخیص داده شد. در حدود 1000000/1 حجم در هوا سبب رسیدن میوه‏ها می‏شود. به دنبال آن دانسته شد که اتیلن به وسیله گیاهان هم تولید می‏گردد. این گاز، قبل از رسیدن میوه‏ها، در گیاه تولید می‏شود و مسئول تغییرات رنگ، بافت و ترکیبات شیمیایی هنگام رسیدن آنهاست. اتیلن همچنین مسئول پیری بخشهایی از گل است که در گرده افشانی و نمو میوه دخالت دارند. دستگاه سازنده اتیلن ظاهراً در غشای یاخته، جایی که هورمون آزاد می‏شود، قرار دارد.

اکسین در تراکم معین سبب تولید مقدار زیادی اتیلن در گیاه می‏شود. این هورمون باعث تولید اتیلن در جوانه‏های جانبی می‏گردد، در حالی که سیتوکینین از تشکیل آن جلوگیری می‏کند.

اتیلن و ریزش برگها

برگهای گیاهان در فواصل زمانی معین می‏ریزند. این عمل یا در اثر پیری گیاه و یا در مورد درختان برگ ریز (خزان کننده)، نسبت به شرایط محیطی رخ می‏دهد، روند ریزش با تغییراتی در محل ریزش، که در قاعده دمبرگ قرار دارد، همراه است. در دو لپه‏ایهای چوبی منظقه ریزش از دو لایه یاخته تشکیل شده است: 1) یک لایه سست که در آن ریزش حقیقی رخ می‏دهد و 2) لایه محافظ که اثر برگ را روی ساقه به وجود می‏آورد.

هنگامی که پیری برگ آغاز می‏شود، اتیلن تنظیم کننده اصلی ریزش برگ است. این گاز سبب تسریع در سنتز آنزیم سلولاز و آزاد شدن آن می‏شود. این آنزیم دیواره‏های یاخته را از بین می‏برد. اگر پیش از آغاز پیری برگ اکسین به آن اضافه شود، از پیری برگ جلوگیری می‏گردد ولی پس از تشکیل لایه ریزش، اکسین ریزش برگ را با تحریک تولید اتیلن، تسریع می‏کند.

اسیدابسیسیک ABA

این هورمون سبب خواب گیاه می‏شود. آغشته کردن جوانه‏های رویشی به اسید ابسیسیک، آنها را به جوانه‏های زمستانی تبدیل می‏کند، بدین ترتیب که این اسید بیرونیترین برگهای مریستمی را به پولک مبدل می‏سازد. این هورمون در دانه‏های بسیاری از گونه‏های گیاهی وجود دارد و سبب خواب دانه می‏شود. اسید ابسیسیک سبب بسته شدن روزنه‏ها به هنگام کم آبی می‏شود تا از تعرق جلوگیری کند. بدین سبب این هورمون به عنوان محافظ گیاه در مقابل شرایط نامساعد محیطی شناخته شده است. اسید ابسیسیک همچنین از تأثیر ژیبرلین بر تولید جوانه‏ها جلوگیری می‏کند و این بازدارندگی به وسیله سیتوکینین‏ها برگشت‏پذیر است.

اسید ابسیسیک، علاوه بر تأثیر بر خواب جوانه و دانه و جداشدن برگ و میوه از گیاه، بر رشد گیاه و تشکیل گل نیز اثر بازدارنده و یا گاهی محرک دارد. این ماده بر رشد قسمت های مختلف بسیاری از گیاهان اثر بازدارنده دارد و اثر ترکیبات طبیعی محرک رشد را خنثی می‏کند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سید وحید میررکنی 91/12/15:: 9:29 صبح     |     () نظر

سیستم آبیاری زیر سطحی

سیستم زیر سطحی بر پایه استفاده از نوارهای رطوبتی مداوم استوار است که تعیین کننده یک آبیاری مناسب و یکنواخت میباشد.بعضی آزمایشات که بر روی آبیاری سطحی آبیاری نیمه زیر سطحی(شبیه زیر سطحی)(15 سانتیمتر) و زیر سطحی(30 سانتیمتر)انجام شده است،ثابت کرده که مقدار رطوبت خاک تقریبا 30 درصد در آبیاری زیر سطحی بیشتر از آبیاری قطره ای سطحی است.

در شرایط مشابه رطوبت اشباع خاک در سه روش آبیاری قطره ای سطحی ،نیمه زیر سطحی و زیر سطحی اندازه گیری شد و معلوم شد که آبیاری سطحی دارای سطح بیشتری نسبت به نیمه زیر سطحی و نیمه زیر سطحی دارای سطح بیشتری نسبت به آبیاری زیر سطحی می باشد.

نتیجه این فرضیه خیلی مهم است که ثابت می کند که چطور در آبیاری زیر سطحی گیاه دارای هوا و آب بیشتری است و نتیجتا رشد بهتری دارد.

در درختان زیتون عمق متداولی که لوله باید قرار بگیرد بین 30تا50 سانتیمتر است و اصولا باید در منطقه ای که دارای درصد بیشتری ریشه فعال است قرار بگیرد.

مکان مناسب جائی است که تاج درخت در منطقه انتهایی قسمت مرطوب قرار بگیرد.در هر حال فاصله قطره چکانها از تنه درخت بیش از 25 سانتی متر نیست.

 هدف

اجرای طرح الگوئی سیستم آبیاری زیر سطحی Vip در باغات زیتون با هدف صرفه جوئی بیشتر در مصرف آب و به منظور انجام آزمایشات میدانی و عینی با توجه به شرایط معمولی باغات و مقایسه عملکرد سیستم و دست یابی به نتایج عملی و اجرائی و در صورت موفقیت توسعه و توجیه اجرای سیستم در سایر باغات مشابه.

 مزایای سیستم زیر سطحیVIP

 مصرف آب کمتر

بخاطر اینکه قطره چکانها در عمق زیاد قرار دارند پیاز رطوبتی گیاه به شکل کروی فرم گرفته و درست برعکس روش سنتی که آبیاری آن در سطح است و شکل به حالت نیمه دایره است و این به معنای آنست که گیاه 30تا40درصد بیشتر به آب دسترسی دارد.

رواناب

بخاطر اینکه این روش جریان آب کمتری دارد که حدود 4 لیتر در ساعت است ،و در عمق بیشتری از زمین قرار گرفته است دارای رواناب کمتری 

می باشد.

توزیع بهتر آب

بخاطر نقاط توزیع آب بیشتری که در این سیستم آبیاری نسبت به سیستم سنتی وجود دارد و همچنین محل مناسب قطره چکانها برای جذب آب و مواد مغذی توسط ریشه.

یکنواختی بیشتر

برای استفاده از قطره چکانهای جبران کننده این سیستم به یکنواختی 100 درصد رسیده است این یکنواخت به معنی رسد و نمو مناسب گیاه است.

امکان استفاده از آب و فاضلاب

از مشخصات این قطره چکانها توانایی استفاده از آب های گوناگون است که برای استفاده آشامیدنی مناسب نیست و این مشخصه در جاهایی است که تصویه کننده ها نصب شده است.بخاطر اینکه این سیستم آبیاری در زیر خاک قرار گرفته است،مشکلاتی را که در سیستم آبیاری Micro Sprinkler بخاطر باد وجود دارد نداریم.

تبخیر آب کمتر

می توان به جرات گفت که تبخیر در این سیستم وجود ندارد،بجز در شرایط ساعات پر مصرفی که علائمی از آب در سطح زمین مشاهده می شود.

جذب آب بیشتر

بخاطر تبخیر کم در ایت سیستم ،باعث می شود که گیاه دارای آب در دسترس بیشتری باشد،بنابراین جذب بیشتری می شود و این فاکتور مهمی است برای گیاهانی که تولیدشان بستگی به تعداد یا اندازه برگهایشان دارد.

محل کود

آبیاری زیر سطحی برای درختان زیتون در زمانیکه آنها می خواهند تغذیه شوند خیلی جالب است،ازت بدلیل حل شدن زیاد آن در آب به سرعت شسته شده و به اعماق پائین انتقال می یابد ،در سیستم آبیاری زیر سطحی چنین مشکلی وجود ندارد ،ام فسفر عنصری است که دارای قدرت انتقال کم تری در خاک می باشد بنابراین کاربرد آن در منطقه جذب ریشه مناسب تر است.

آهکی شدن کمتر

چون قطره چکان با هوا در ارتباط نیست ،مشکلذآهکی شدن قطره چکان به طور قابل توجهی کاهش می یابد ،به هر حال این مشکل می تواند به کمک اسید نیتریک و اسید فسفریک حل شود که این عمل خود یک نوع کمک به کود دهی نیز خواهد بود.

بیماریهای کمتر

چون هیچ آبی در سطح زمین وجود ندارد،مشکلات قارچی (بیماریهای قارچی)به طور قابل توجهی کاهش می یابد و حتی در این روش علفهای هرز نیز کاهش می یابند.

امکان کارکردن روی زمین

محل لوله های حامل قطره چکانها بیش از 35 سانتیمتر زیر سطح زمین است و این امکان کارکردن با هر گونه چنگک و شن کش و غلطک را فراهم می سازد.

کاهش هزینه کارگری

از آن جا که لوله های حامل قطره چکان توسط ماشین جاگذاری می شوند هزینه کارگر کاهش خواهد یافت.

دوام بیشتر

لوله های آبیاری زیر سطحی در معرض تابش مستقیم آفتاب و اشعه ماوراء بنفش و خرده گیهای شیمیایی قرار ندارد،کاربرد لوله های زیر سطحی سیستم را در مقابل تشعشع آفتاب و تغییر حرارت محافظت می کند.

حفاظت بیشتر

سرقت قطره چکانها و آبپاشها کوچک micro sprinkler در باغات امری عادی است سیستم آبیاری زیر سطحی از این امر مصون می باشد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سید وحید میررکنی 91/12/14:: 11:18 صبح     |     () نظر

در اقلیم خشک یا نیمه خشک ایران ، انتخاب روش های آبیاری بهینه، نه تنها یک فن، بلکه یک هنر است. روش های سنتی آبیاری، همراه با نوآوری های جدید، هنوز هم می توانند کاربرد داشته باشند. یکی از آنها آبیاری کوزه ای است.

آبیاری کوزه ای در واقع یکی از روشهای سنتی آبیاری در مناطق خشک است که تا همین پنجاه سال پیش هم در حاشیه کویر لوت و اطراف یزد و اردکان رایج بود. در این روش گودالی را در زمین حفر می کردند و کوزه بزرگی را در آن قرار می دادند. آنگاه اطراف کوزه را با مخلوطی از خاک و کود حیوانی پر می کردند و بعد بذر سبزی و صیفی جات 

را در اطراف آن می کاشتند که محصول خوبی هم می داد و برای رفع نیاز مردم آن سامان خشک و بی آب بسنده بود.

متاسفانه این روش سنتی آبیاری (که ثمره قرنها تجربه مردم ما بود) تقریبا از پنجاه سال پیش منسوخ شد . علت آن بود که کارگذاری و پر کردن کوزه های سفالین به نیروی کار زیادی نیاز داشت، و نیز عملیات شخم زدن با ماشین آلات کشاورزی را دشوار می کرد زیرا کوزه ها بر اثر وزن و فشار این ماشین ها می شکستند. همچنین بر اثر احداث راههای جدید و رواج وسائط نقلیه نو مثل کامیون این امکان به وجود آمده بود که سبزی و میوه و صیفی جات را از مناطق دیگر به نواحی کم آب و خشک منتقل کنند. و بالاخره ورود موتور پمپ و امکان حفر چاه های عمیق آخرین ضربه را بر روش آبیاری کوزه ای وارد کرد و این سنت هم مثل خود کوزه ها زیر بار و فشار ماشین شکست. اما خیلی زود معلوم شد که ماشین در همه جا نمی تواند جای روش های سنتی را بگیرد.(همچنان که چاههای عمیق و موتور پمپ هم نتوانستند مثل قناتها زمینه بهره برداری پایدار از منابع آب زیرزمینی را فراهم سازند و خانه های به اصطلاح مدرن هم در گرمای کویر با آن در و پنجره های آهنی شان! نتوانستند جای خانه های کاه گلی را بگیرند.)

آبیاری کوزه ای روش بسیار کم مصرفی است که خاصیت "خود تنظیمی" دارد و از هدر رفتن آب گرانبها جلوگیری می کند. با آبیاری کوزه ای حتی می توان از آبهایی که میزان شوری آنها بیش از حد معمول است، در کشاورزی استفاده کرد. حالا مدتی است که مزایای آبیاری کوزه ای در سطح جهانی باز شناخته شده و عده ای تلاش میکنند که آن را به اصطلاح مدرنیزه کنند.

واقعیت این است که ایران در منطقه ای نیمه خشک و حتی خشک واقع شده و مردمان این سرزمین از عهد باستان با مشکل کمبود آب در بسیاری از نقاط ایران رودررو بوده اند. اما برخی از کارشناسان می گویند که بخش کشاورزی ایران می تواند چند برابر نفت درآمد داشته باشد و دلیلی که برای مدعای خود می آورند این است که ایران به خاطر اقلیم ویژه که دارد می تواند در هر چهار فصل در مناطقی از این سرزمین پهناور محصولات متنوع کشاورزی تولید کند. حتی اگر این ادعا را هم بپذیریم، مشکل بزرگ در راه تحقق آن تامین آب شیرین است کیمیایی که همیشه بر سر آن جنگ و دعوا بوده است. منابع آب تجدید پذیر در کشور ما قابل افزایش نیست و گاهی هم خشکسالی های ویرانگر داریم. با این همه ، گرچه منابع آب کشورمان محدود است، اما با استفاده از همین منابع و جلوگیری از به هدر رفتن آب می توانیم بر میزان تولیدات کشاورز بیافزاییم. در واقع مشکل اصلی در نادرست بودن شیوه آبیاری ماست به طوری که تنها بخشی از منابع آب نصیب گیاهان می شود و بخش بزرگتر به هدر می رود .


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سید وحید میررکنی 91/12/14:: 9:45 صبح     |     () نظر

بررسی کلی گیاه دارویی گیاه خار مریم و آشنایی با خواص دارویی و ترکیبات شیمیایی و نحوه مصرف و.....

                                                         خار مریم

نام علمی:Silybum marianum
نام انگلیسی:
Milk thistle
نام عربی: عکوب (
Akub)
نام فرانسوی:
Chardon - marie
نام آلمانی:
Echte mariendistel
نام‌های مترادف:
Carduos marianus , Cirisum maculatum
خانواده:
Compositae (خانواده گل مینا)

 

گیاه شناسی:
خار مریم گیاهی است دوساله، به ارتفاع تا 5/1 متر که به حالت خودرو در کنار جاده‌ها ، در اراضی بایر و اطراف زمین‌های زراعتی می‌روید. برگ‌ها‌ی آن بزرگ و شفاف با بریدگی دندانه دار و منتهی به خار است که خارهای انتهایی به رنگ زرد می‌باشند. گل‌ها به صورت کاپیتول بزرگ از نوع لوله‌ای و به رنگ ارغوانی است. میوه‌ها سیاه رنگ و شفاف است. قسمت مورد استفاده دارویی خارمریم اکثرا دانه‌های آن است. این گیاه در اکثر نقاط ایران رویش دارد که مهم‌ترین نقاط شامل گرگان، گنبد کاووس، بابل ، کلاردشت، آذربایجان، کرمانشاه، لرستان، خوزستان، جنوب ایران و بعضی نواحی در استان فارس می‌باشد.
تاریخچه:
شاید مهم‌ترین استفاده سنتی این گیاه جهت ازدیاد شیر مادر مادران شیرده باشد. همچنین از قدیم در آلمان برای درمان یرقان و مشکلات صفراوی استفاده می‌شده است.
منبع جغرافیایی:
این گیاه بومی جنوب اروپا، جنوب روسیه، آسیای صغیر، شمال آفریقا، شمال وجنوب آمریکا وجنوب استرالیا است. امروزه در مرکز اروپا کشت آن سازگار شده است. گیاه اکثرا از کشت‌های شمال آلمان و آرژانتین، چین، رومانی و مجارستان تامین می‌گردد.
ترکیبات مهم:
مهم‌ترین ترکیبات خار مریم شامل 3-5/1 درصد سیلی مارین است که مخلوطی از فلاوانولیگنان‌‌ها از جمله سیلی بین، سیلی دیانین و سیلی‌کریستین است.
بیش ترین درصد سیلی مارین در میوه‌های گیاه است. از بین مواد مذکور ، سیلی بین فعال‌ترین جسم موثر گیاه است. دانه‌های خارمریم حاوی 30-20 درصد روغن ثابت هستند. که بیشترین درصد آن را اسید لینولئیک (60 درصد) تشکیل می‌دهد. دانه‌ها همچنین حاوی 35-25 درصد پروتئین و مقداری موسیلاژ می‌باشند.
اثرات مهم:
فراورده‌های این گیاه به طور وسیع در اروپا برای هپاتیت مصرف می‌شوند. یکی از بهترین گیاهان محافظ کبد، خارمریم می‌باشد. اثرات محافظت کبدی شامل موارد زیر است:
- خاصیت خنثی کردن رادیکال‌های آزاد.
- خاصیت ضداکسیدان آن چندین بار از ویتامین
E بیش تر است و از این طریق محافظ خوبی برای کبد است.
- اثر بر روی گلوتاتیون کبدی ، سلی مارین از ترکیب و تاثیر الکل و سموم کبدی بر
GSH (گلوتاتیون احیاء) جلوگیری می‌کند. سلی مارین در حالت عادی GSH را به میزان 35% در کبد افزایش می‌دهد.
- محافظت کبد از مواد شیمیایی و داروها: سیلی مارین از طریق خنثی کردن الکل، گالاگتوزآمین، کربن تتراکلراید، سم آمانیتا و غیره ، کبد را محافظت می‌کند.
- تحریک سنتز پروتئین‌ها در کبد: به احتمال قوی تحریک تولید سلول‌های جدیدکبد از طریق ساخت پروتئین در کبد به وسیله سلی مارین است.
- خاصیت ضد تورم: سلی مارین دارای خاصیت قوی ضد تورم می‌باشد.
با توجه به اثرات مذکور سلی مارین، موارد استفاده کلینیکی آن به خوبی در سیروز، هپاتیت مزمن، التهاب مجاری صفراوی و جمع‌شدن صفرا در کبد به اثبات رسیده است. همچنین اثرات درمانی سلی مارین به طریق سلول شناسی، کلینیکی و اطلاعات آزمایشگاهی مورد تایید قرار گرفته است.
از دیگر آثار سلی مارین، حل سنگ‌های صفراوی و کمک به درمان پسوریازیس است. سلی مارین در تصحیح اعمال غیر عادی کبد در جهت درمان پسوریازیس مفید می‌باشد؛ به طوری که از سنتز لوکوترین‌ها جلوگیری می‌کند. ارتباط دیگر عمل کبد و پسوریازیس در فیلتراسیون کبدی خون است . در گردش خون کبدی افراد مبتلا به پسوریازیس اندوتوکسین‌هایی مشاهده شده (مانند اندونوکسین‌های دیواره باکتری‌ها در روده ) که با کاهش یا خنثی شدن آن‌ها پسوریازیس بهبود می‌یابد.
مسئله دیگر در پسوریازیس، افزایش تولید لوکوترین‌هاست که سیلی مارین از طریق مهار لیپوکسی ژناز از تولید آن جلوگیری می‌کند.
عمل دیگر سیلی‌مارین تنظیم تبدیل
cAMP به cGMP است. این دو ماده، کنترل کننده پوست است. در افراد مبتلا به پسوریازیس میزان GMP نسبت به AMP بالاست. سیلی مارین cGMP را کاهش و cAMP را افزایش می‌دهد.
- محافظت کلیه از تاثیر مواد شیمیایی
تحقیقات جدید نشان داده است که سیلی مارین اثر مخرب مواد شیمیایی بر روی کلیه را کاهش داده و محافظ خوبی برای کلیه‌هاست.
محصول جدید دهه اخیر:
در دهه اخیر محصولی به نام «سی لیبین فسفا تیدیل کولین» تهیه شده که جذب و اثرات بهتری نسبت به سیلی مارین دارد.
طریقه و مقدار مصرف
بهترین و موثرترین دوز سیلی مارین، 120-70 میلی گرم سه بار در روز است. برای محصول جدید 240-120 میلی گرم دو بار در روز پیشنهاد شده است. چون عصاره‌های الکلی به مقدار زیاد با مشکلات کبدی تداخل دارد، از این رو بهتر است ازمحصولات غیر الکلی آن‌ها استفاده شود.
عوارض جانبی: این فرآورده دارای مصرف بسیار زیادی در اروپا می‌باشد. در صورتی که این فرآورده با مقدار بالا و زمان کم صرف شود، مشکل نخواهد داشت؛ اما در صورت مصرف طولانی‌مدت، به منظور جلوگیری از التهاب جدار روده، بهتر است به همراه آن از پکتین، پسلیوم (اسفرزه) و یا صمغ‌ها استفاده شود.
مهم‌ترین اثرات گزارش شده خار مریم:
آدرنرژیک، ضدآلرژی، ضد سرطان، ضد افسردگی، ضدسم، ضد سم قارچ‌ها، ضد ادم، ضد ورم، ضد لوکوترین‌ها، ضداکسیدان، ضدپروستا گلاندین، ضدویروس، ملین، صفراآور، مسهل، معرق، هضم‌کننده غذا، قاعده‌آور، محافظ کبد، کاهش چربی خون، کاهش کلسترول، سمپاتولی تیک، مهارکننده لیپوکسی ژناز ، مهارکننده
cAMP فسفودی استراز، تولید کننده گلوتاتیون.
نکات قابل توجه:
1- زمان جمع آوری میوه و دانه‌ها شهریور تا مهر ماه است که میوه‌ها به طور کامل رسیده باشند.
2- ممکن است مصرف این گیاه یا داروهای وابسته موجب تهوع، استفراغ، دردهای شکمی و اسهال شود.
3- چون مواد موثر دانه‌های گیاه در نواحی مختلف یکسان نیستند و گاهی از مواد موثر فقیر می‌باشند، توصیه می‌شود از فرآورده‌های صنعتی استاندارد شده دارویی این گیاه استفاده شود.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سید وحید میررکنی 91/12/14:: 9:27 صبح     |     () نظر
<      1   2   3   4   5      >